تحول در فلسفه و اهداف آموزش و پرورش
(( ویژگیهای معلم))
1- شخصیت معلم: اگر معلم گرم و انعطافپذیر باشد، به آرامی میتواند دانشآموزان را منضبط کند، دانشآموزان هم احساساتشان را بیشتر بیان میکنند و به راحتی در بحثهای کلاس شرکت کرده و احساس استقلال میکند.
معلمین باید از لحاظ شخصیتی سالم باشند و اگر اشکالی در شخصیت آنها وجود دارد نسبت به آن اشکالات بینش داشته باشند. مثلاً معلمی که دارای شخصیت وسواس است بسیار سختگیر و بداخلاق میشود. و یا دارای سوء ظن هستند. مثلاً اگر دانشآموزی لبخند بزند وی فکر میکند که خندیدن او برای تمسخر وی است لذا با بچهها بددهنی کرده آنها را تنبیه میکند. یا معلمانی که منزوی و خجالتی هستند و ورود به کلاس برای آنها مشکل میباشد.
صدایشان میلرزد و در اداره کلاس دچار مشکل میباشند. برخی از معلمان رفتارهای انفجاری دارند و ممکن است ناگهان رفتارهایی از آنها بروز کند که دست خودشان نیست. اگر معلم به ویژگیهای شخصیتی خود آگاهی و بصیرت لازم را داشته باشد، قادر خواهد بود از بروز برخی از رفتارها جلوگیری نماید.
2- عاطفه معلم: معلمان از نظر عاطفه باید دارای ثابت و استحکام باشند.
معلم باید دانشآموزان را دوست بدارد و در حد توان خویش در جهت رشد و تعالی آنها تلاش نماید.
3- از نظر خانوادگی: معلمان باید دارای زندگی خانوادگی آرام و بی دغدغهای داشته باشند. معلمی که در خانواده آرامش روانی ندارد و دچار مشکلات خانوادگی است، ممکن است همان تعارضات را به مدرسه آورده و روی محصل و درس تخلیه نماید.
4- وضعیت اقتصادی: وضع اقتصادی تأثیر بسزایی در زندگی و نحوه رفتار معلمان ایفا مینماید. معلمی که از وضعیت اقتصادی مناسب برخوردار نیست چگونه قادر خواهد بود که با فکر راحت به آموزشی و پرورش بپردازد.
5- دوست داشتن شغل معلمی: ((هر شغل خصوصیات مخصوص به خود دارد و هدفی را دنبال میکند)).
ارزش شغل معلمی در سازندگی نسل آینده اجتماع میباشد. پس معلم باید شغل خود را دوست داشته باشد. و با آن گروه سنی که کار میکند آنها را نیز دوست داشته باشد.
6-ظاهر معلم: تمامی مشاغلی که ارتباط رویارویی با دیگران دارند از نظر ظاهری باید مواظب خودشان باشند. یعنی لباس مناسب بپوشند- وضعیت چهره آماده باشد. معمولاً دانشآموزان از لحاظ ظاهر معلمانشان را با هم مقایسه میکنند.
نتیجهگیری :
آدمی نسبت به سایر موجودات این جهان دارای مزایا و امتیازاتی بسیار و از نعمتهای وجودی بیشتر برخوردار است. که نخستین مزیّت این گل سرسبد هستی کنجکاوی و موشکافی اوست.
دومین مزیّت انسان آن است که به اجتماع، زیست میکند و تشکیلات اجتماعی وی، باید بر اساس تفکّر، تحوّل و تکامل پذیرد، از این رو افراد بایستی با هم ارتباط فکری داشته باشند برای نیل به این منظور بشر از دیرباز زبان را وسیله تبادل افکار قرار داده است.
اکنون مادر دورانی زندگانی میکنیم که آثار مدنیّت انسان، خود او را هم خیره و حیران ساخته است چه در بعضی مغزها، اندیشههایی میگذرد که تعبیر و تبیین آن ذوق و قریحهای بس توانا میخواهد به ویژه آنان که از خرمن دانش خوشهها چیدهاند میبایست با قدرت سخن و قلم و لطف تعبیر، پرده از اسرار معانی بردارند و در شوؤن اجتماعی بوسیله گفتن و نوشتن، وظیفه هدایت دیگران را ایفا کنند.
پیشنهاد :
هدف اصلی در فلسفه تعلیم و تربیت باید در آموزش و پرورش افراد خلاق، مبتکر و نوآور باشند که میتوانند فکر کنند، نه افرادی که به تکرار آنچه که به آنها گفته شده است اکتفا نمایند و هدف دیگر آن باید پرورش تفکر انتقادی باشد یعنی پرورش افرادی که اهل تحقیق و بررسی هستند در واقع پژوهشگر و محقق هستند نه افرادی که آنچه به آنها گفته شود قبول نمایند.
هنگامیکه در آموزش و پرورش تعلیم و تربیت آموزش خصوص یا انفرادی باشد معلم با یک یادگیرند سر و کار دارد میتواند با آزادی روشی را متناسب با یادگیرنده بکار برد. وی در مواردی که معلم با یک گروه سر و کار دارد باید آموزش را بر اساس توانایی میانگین یادگیرندگان قرار دهد. برای توفیق در این امر، معلم باید استعدادها - توانائیها – نیازها- علایق- محدودیتها یادگیرندگان را بررسی و سطح و روش کار خود را تعیین نماید.
منابع و مأخذ:
1- مهارت های آموزش و پرورش، دکتر بهرنگی، تهران جاویدان 1378.
2- کتاب آداب تعلیم و تربیت شهید ثانی، انتشارات آگاه، 1358.
3- کتاب روانشناسی تربیتی چاپ آموزش و پرورش، تهران 1378.
4- کتاب روانشناسی تربیتی، ترجمه علی نقی خرّازی، تهران 1375.
5- روانشناسی رشد، تألیف دکتر رسول روش، کاظم طباطبایی، آقا محمدیان، تهران، 1379 .
6- کارگاه انشاء و نگارش، مولود اشرفیان، انتشارات شلفین، 1384.
مولود اشرفیان
www.pagohesh.blogfa.com
www.pooyesh.babol@yahoo.com